“قسمت ششم”

—————————————————
مطالب این قسمت شامل ادامـه بررسی امار سینوپتیکی ایستگاه مـهراباد تهران درون دهه ۳۰ و ۴۰بر پایـه اطلاعات ثبت شده سازمان هواشناسی،اصطلاحات زمستانی و باورهای قدیمـی،اطلاعات علمـی تجربی،عکسها وموسیقی های خاطره انگیز
،افسانـه های کهن و در اخر خاطره برفهای سنگین قدیم شـهرتهران است.
——————————————————————————————————————
———————————————————–
——————
در اغاز گوش مـیسپاریم بـه یکی از اهنگهای خاطره انگیز کریس اسفریس درون دهه هقتاد کـه روی تصاویر طبیعت مخصوصا بارشـهای باران و برف پخش مـیشد


http://s2.picofile.com/file/7931580749/01_Enchantment_1_.mp3.html

نگاهی بـه زمستانـهای ۱۳۳۶ که تا ۱۳۴۲ تهران


در ادامـه مطالب قسمت پنجم این قسمت مروری خلاصه داریم بـه امار وقایع جوی درون سالهای بعد از ۱۳۳۵ که تا زمستان عجیب سال ۱۳۴۲
در پست قبل اشاره شد زمستانـهای دهه ۳۰ حدقل از نظر دمایی بمراتب سردتر از اکنون بود و زمستان سال ۱۳۳۵ کـه در حقیقت از ابان ماه شروع شده بود و از سالهای قبل هم سردتر بنظر مـیرسید بسیـار سخت و طاقت فرسا از کار دراومد و اما ادامـه سالها… لازم بـه ذکر هست این امار و ارقام بـه انضمام توضیحات و شرح وقایع بـه صورت مفصل و با جزییـات اولین بار درون اینجا نوشته مـیشود
۱۳۳۶:زمستانی کم برف و نسبتا گرم با ۵۶ روز حداقل دمای صفر و منفی. سردترین دمای ثبت شده در فیروزکوه در زمستان دسامبر و فوریـه نسبتا سردتر با ۴ و ۷ روز دمای حداقل کمتر از -۴
سردترین دما ۸ دی ماه و ۱۰ بهمن با -۶ درجه ابان ماهی با بارش بسیـار زیـاد و زمستانی کم بارش دسامبر و نوامبر هر یک با یک بارش تگرگ شدید
زمستانی کم برف کلا ۲ بارش برف کـه سنگین ترین ان درون ۹ بهمن حدود ۱۵ سانتیمتر درون کل سالی خشسبتا گرم
۱۳۳۷:زمستانی بسیـار سرد با ثبت دو رکورد سردترین روز بهمن ماه با دمای -۱۳ و سردترین روز ماه اذر با دمای -۷ درجه
زمستانی بسیـار سرد با ۹۵ روز دمای حداقل صفر و منفی و۲۶ روز دمای حدقل کمتر از -۴
که ۱۲ روز ان درون فوریـه اتفاق افتاده.بارشـها درون این سال از سنگینی کمتری برخوردار بوده و بغیر از برف ابتدای اذر و ابتدای دی ماه ۱۳ برف دیگر از نوع سبک ولی یخ زده بودند احتمالا درون این سال برف از اغاز دسامبر که تا اواخر فوریـه بر زمـین شـهر تهران باقی بوده سنگین ترین برف درون دی ماه اتفاق افتاده با ارتفاعی حدود ۱۰ که تا ۲۰ سانتیمتر ولی بخاطر سزمای شدید و بارشـهای متوالی برفهای سرد احتمالا درون بهمن ماه ارتفاع برف بر زمـین بسیـار بیشتر از این مقدار بوده
۱۳۳۸:زمستانی جالب با ثبت سردترین روز سال درون اسفند ماه با دمای حداقل -۸ و بیشترین برف درون اسفند ماه با ۲ برف جالبه درون ژانویـه و فوریـه اصلا برفی نباریده و مـیانگین دما به منظور اولین بار درون ماه مارس از فوریـه پایین تر بوده درون عوض اذر ماه بسیـار سرد و یک برف درون اذر و یک برف درون ابان ماه باریده و مـیانگین بارش دی و بهمن بسیـار بسیـار پایین بوده.تعداد روزهای سرد سال درون اذر ماه از بقیـه ماهها بیشتر بوده
در کل با ۵۵ روز دمای حداقل منفی و صفر و ۱۰ روز دمای کمتر از -۴ زمستانی کم بارش بـه ثبت رسیده
۱۳۳۹:زمستانی نسبتا سردتر از سال قبل با ۵۷ روز دمای حداقل صفر و منفی و ۸ روز حداقل دمای کمتر از -۴
.سردترین روز ۱۳ بهمن با کمـینـه -۷ ..بارندگی ژانویـه و فوریـه نرمال و ماه مارس کمتر از نرمال..
در مجموع ۱۳ بارش برف و اسلیت کـه ۷ تای اون درون ماه ژانویـه کـه ۲ برف درون ژانویـه نیمـه سنگین بوده با ارتفاع حدود ۱۰ که تا ۱۵ سانتیمتر
۱۳۴۰:سال بارانـهای سنگین ..زمستان این سال را حتما زمستان بارانی نام نـهاد..زمستانی گرم ولی بسیـار پر بارش تر از سالهای قبل با بیش از ۲۰ بارن شدید و گاها طولانی ..دی ماه نسبتا گرم و بهمن گرمتر بطوریکه سراسر بهمن فقط بارانـهای سنگین باریده و رکورد بیش از ۱۰۸ مـیلیمتر بارندگی فقط بصورت باران درون فوریـه ثبت شده کـه رکورد بیشترین بارش زمستانی درون یک روز هم متعلق بـه بهمن همـین سال هست با ۴۸ مـیلیمتر بارش باران درون یک شبانـه روز .. سردترین دمای ثبت شده در فیروزکوه در زمستان درون مجموع فقط ۳۷ روز دمای منفی و یـا صفر درجه درون کمـینـه بـه ثبت رسیده و فقط یک روز بـه -۴ درجه رسیده درون تاریخ اول بهمن ماه وکلا با ۳ برف بسیـار سبک این زمستان بـه اتمام رسیده
۱۳۴۱:شبحی از بهار ..زمستان ان سال را شاید بتوان با زمستانـهای خشک و بعضا گرم این سالها مقایسه کرد
در این سال کـه دما درون زمستان بسیـار بالاتر از سالهای قبل بوده بارش نیز کاهش چشمگیری داشته بطوریکه نسبت بـه سال قبل تقریبا ازنصف هم کمتر شده وبا مجموع ۴۰ مـیلیمتر بارشـهای پراکنده و کوتاه مدت بهاری و ۴۰ روز کمـینـه صفر و منفی و فقط ۲ روز کمـینـه دمای کمتر از -۴ و فقط ۲ بارش برف گرم و رگباری یکی ازل کننده ترین زمستانـها درون اون دهه بحساب مـیاد .شاید این زمستان متفاوت درون ان سالها یـه جورایی خبر از اتفاق عجیب و وقوع ناهنجاری دمایی درون زمستان سال اینده خودشو هم مـیداد ..


۱۳۴۲:سایـه ای از زمستان سرد سیبری بر فراز ایران…قطعا زمستان سال ۱۳۴۲ را طبق امار و داده های ثبت شده درون ایستگاههای هواشناسی و خاطرات مستند قدیمـی ترها حتما سردترین زمستان یک قرن اخیر هم درون تهران و هم درون کل کشورمان بحساب اورد بی شک با توجه بـه مـیانگین حداقل دما -۱۰ و مـیانگین دمای خشک -۴٫۷ درون ماه ژانویـه سرمای هیچ زمستانی قابل مقایسه با سرمای ان سال نیست ..کافیست دمای حداقل سال ۴۲ را با سال ۸۶ کـه سرمای وحشتناک ان هنوز درون خاطر همـه ماست مقایسه کنیم .اختلاف ۴ درجه بمعنی دیگر یعنی شبهای ژانویـه(۱۰ دی که تا ۱۰ بهمن )در سال ۴۲ بطور متوسط دمای هوا هر شب ۴ درجه سردتر از سال ۸۶ بوده و این به منظور ساکنین این شـهر چیزی مافوق تصوره..
نکته جالب درون اون سال خشکی بیش از حد هوا درون نیمـه شرقی ایران یعنی از استان قزوین بـه سمت تهران و شرق بوده بطوریکه بارش شـهر تهران درون زمستان اون سال بـه کمترین مـیزان طی یک قرن اخیر یعنی فقط ۵۶ مـیلیمتر مـیرسه کـه سهم ماه ژانویـه فقط ۳ مـیلیمتره..
تهران درون اون سال ۷۴روز با کمـینـه صفر و منفی روبرو بود کـه سهم کمـینـه های زیر -۴ کـه اکثر شبها دما که تا -۸ که تا -۱۲ درجه ثبت مـیشده ۳۸ روز هست که سردترین روز۶ دی ماه با کمـینـه -۱۳ و ۱۲ دی با کمـینـه -۱۴ بـه ثبت رسیده..در اون سال تهران فقط یک برف سنگین داشته بـه ارتفاع حدودا ۳۰تا ۳۵ سانتیمتر درون تاریخ۵ دی ماه و بعد از اون کاملا خشک بوده که تا ماه فوریـه کـه نسبتا نرمال بوده و سپس مارس خشکی داشته
در این موضوع کـه شـهر تهران با وجود ریزش برفهای سنگین و فوق سنگین پشت سر هم درون استانـهای اطراف بارش برف چندانی نداشته بغیر از عوامل جوی شاید بتوان عامل ماورایی را مـهمترین عامل دانست کـه جمعیت بیشتر این شـهر نسبت بـه شـهرهای اطراف و کمبود امکانات زیر ساختی بحد کافی شاید موجب تلفات بسیـار سنگینی درون ان دوران مـیشده و به دگر سخن مـیتوان گفت خداوند اون سال بـه تهرانیـها رحم کرده
اما بد نیست درون پایـان سری بـه امار دماهای پایین و عجیب اون سال درون شـهرستانـهایی کـه ایستگاه ثبت دما داشتند بزنیم که تا بیشتر متوجه سرمای بیسابقه اون سال بشیم.در اون سال شـهر رشت کمترین دمای ۱۹- رو ثبت کرد این درون حالی بود کـه حداقل دمای ثبت شده به منظور شـهر ارومـیه ۲۲- به منظور شـهر تبریز ۲۵- ،برای اراک۲۶- وبرای سنندج و شـهرکرد دمای ۲۸- بـه ثبت رسید این درون حالی بود کـه مردم زنجان حداقل دمای ۳۰- درجه رو لمس د و با این حساب مـیشـه تخمـین زد درون شـهرهای سردتر مثل ماکو، سردترین دمای ثبت شده در فیروزکوه در زمستان سقز، زرینـه اوباتو،تکاب، کبودر اهنگ و فیروزکوه احتمالا اون سال دماهای زیر ۳۵ که تا ۴۰ درجه هم اتفاق افتاده و بر اثر بارشـهای سنگین برف درون روستاهای غرب و شمال غرب ایران متاسفانـه تلفات انسانی هم داشتیم کـه دقیقا امار مستندی از ان درون دسترس نیست معلوم نیست اون سال زمستان چه الگوهایی روی نقشـه ها شکل گرفته بود و نفوذ هوای سرد که تا کجا و با ارقام چه کانترهایی پیش رفته بوده کـه حتی گرمترین استان ایران روزهای پشت سر هم یخبندان داشته و شـهری مثل اهواز کـه رکورد دمای ۵۴ درجه درون فصل تابستانو داره اون سال دمای ۷- درجه رو اون هم به منظور چندین شب تجربه کرده یـا شـهر ابادان دماش چند روز حدودای ۴- بوده و در شـهری مثل دزفول دو روز!! برف باریده و به مردم خوزستان کـه عادت بـه چنین سرمایی نداشتند بسیـار سخت و طاقت فرسا گذشته.در حالی کـه این ارقام درون سال ۸۶ حدود صفر و منفی ۱ بوده ..در مورد اون سال عجیب کـه همـه قدیمـی ها از جمله پدر خودم هنوز بعد از ۵۲ سال سرماشو زیر پوستش حس مـیکنـه مطلب به منظور نوشتن زیـاده ولی بـه همـین مقدار بسنده مـیکنیم وادامـه بررسی زمستانـهای دهه چهلو درون پست بعدی دنبال مـیکنیم …

————————————————————————–
اصطلاحات زمستانی

……………..
“ادم برفی”
{نماد زمستان}

یـه کله گرد برفی روی یـه تنـه گرد بزرگتر بدون گردن و بدون دست و پا دو که تا دکمـه و یـه دونـه هویج اخر سر هم یـه کلاه و شال گردن و یـه خورده نخ کاموایی بی شک ماندگارترین تصویر و قوی ترین نوستالژی ثبت شده درون روزهای برفی همـه ماست. موجودی کـه روز تولدش مصادف بود با اولین بارش برف درون زمستان و گاهی انچنان چهره معصومـی بـه خود مـیگرفت کـه انگار سالهاست با اون دوست هستیم و هنگام اب شدنش دل ماهم براش قطره قطره اب مـیشد هنوز چهره ادم برفیـهای ساخته شده درون حیـاط مدرسه و کوچه بعد کوچه های کودکی توی ذهن ما هست ..بعضیـهاشون روزهای متوالی استوار و پابرجا مـیموندند و بعضیـها چه عمر کوتاهی داشتند.. شاید جالب ترین،زیباترین ، خاطره انگیز ترین و دوست داشتنی ترین کاری کـه مـیشد درون روزهای برفی انجام داد همـین ساخت ادم برفی بود ..کاری کـه شاید قدمت اون بـه انسانـهای اولیـه برگرده و هنوزی نمـیدونـه اولین ادم برفی دنیـارو چهی و کی ساخت؟؟

ادم برفی یک از اصطلاحات زمستانیـه کـه این روزها بخوبی داره مثل بقیـه اصطلاحات بـه جمع فراموش شدگان یـا بهتر بگیم نوستالژیـهای تکرار نشدنی زمستان تبدیل مـیشـه . اصطلاحی کـه تا همـین یکی دو دهه پیش درون زمستانـها رواج زیـادی داشت و بقولی بازارش حسابی گرم بود ولی اخیرا بخاطر کاهش بارش برف و بارشـهای رگباری و بسیـار کمتر برف نسبت بـه قدیم دیگه نمـیشـه ادم برفی ساخت یعنی برف بمقداری نیست کـه بشـه براحتی یـه ادم برفی ساخت و برای ساخت یـه ادم برفی تپل توی شـهری مثل تهران حتما چند سال صبر کرد

همانطور کـه بهار باعید نوروز و زیبایی شکوفه هاش ،تابستان با گرما و فصل سفر و ابتنی و پاییز با اغاز فصل کتاب و مدرسه و زیباییـهای مسحور کننده ریزش برگهای زردو نارنجی درختان شناخته مـیشـه زمستان مطمئنا با برف بازی و سرما و ادم برفی درون ذهنـها حک شده
و این باعث خلق صحنـه های رویـایی زیـادی درون این فصل زیبا مـیشـه
یـادمـه درست ادم برفی احتیـاج بـه کمـی مـهارت هم داشت کـه باید با دستکشـهای چرمـی و کمـی هم مجهز عمل مـیکردیم وگرنـه دستامون کرخت مـیشد و باید انصراف مـیدادیم گاهی اوقات سرش نامتقارن از اب درمـیومد و گاهی هم تنـه اون کج و کوله مـیشد ولی اونـهایی کـه تجربه بیشتری داشتند و مجهز تر بودند ادم برفیـهای قشنگ تری درست مـید یـادمـه یـه روز توی دهه شصت کـه برف زیـادی اومده بود با برفهایی کـه ریخنـه بودن توی کوچه اصلی با بچه ها یـه ادم برفی خیلی بزرگی ساختیم کـه چیزی حدود ۷ ساعت زمان برد البته با ریزه کاریـهاش و پیدا وسایل تزیینیش ..اون موقع کـه نـه موبایلی بود و نـه دوربینی کـه ازش عبگیریم ولی دلمون خوش بود کـه با توجه بـه سرمای هوا حالا حالا ها سرجاش باقی مـیمونـه ولی از بد شانسی ما قبلش به منظور ساخت اون عوامل جانبی و زیرساختی مکان ساخت اونو درون نظر نگرفته بودیم و ادم برفی رو دقیقا جلوی خونـه پیرزنی کـه به بد اخلاقی و غر غرو ی محل بودن معروف بود ساخته بودیم و اینو وقتی فهمـیدیم کـه دیگه خیلی دیر شده بود .از قضا اون روز پیرزن خونـه نبود و دقیقا فرداش اومد و وقتی ادم برفی عظیم الجثه مارو دید خشم همراه با وحشت سرتا پای وجودشو گرفت و بعد از نثار کلی نفرین افتاد بـه جون اون ولی از بس هوا سرد بود ادمک بد جوری یخ زده بود و با وزن تقریبا یـه تنی پیرزن کاری از پیش نمـیتونست ببره …این شد کـه بچه ها بعد از کلی خنده و شادمانی با خیـال راحت رفتن خونـه هاشون.. اون روز ما مـیخندیدیم و پیر زن غرغروی محل زیرو گاهی بلند بدو بیراه مـیگفت البته ما قصد مردم ازاری نداشتیم ولی اون بنده خدا اخلاقش کلا بای جور نبود قبلا هم گفته بودم کـه چطور اون برف پارو کن بیچاره بخاطر غرغرهاش بام خونش بـه پایین افتاد… فردا صبحش وقتی بعد از دو روز تعطیلی مـیخواستیم بریم مدرسه با یـه صحنـه وحشتناک مواجه شدیم ..از اون ادم برفی غول پیکر فقط چندتا دکمـه یـه هویج و یـه کلاه خیس رو زمـین باقی مونده بود..این دفعه ما بودیم کـه گریـه مـیکردیم وفحش مـیدادیم و این پیرزنـه بود کـه مـیخندید .خلاصه تو مدرسه هم همـه تو کم و کیف قضیـه کـه چی شده هنگ کرده بودن کـه اخه چطور ممکنـه پیرزنـه یـه نفری اون دم برفی کـه م بیست نفری سخته بودیم و ز بین باشـه انگار لامروت ادم برفی رو ذوب کرده بود
عصرش از زبان همسایـه ها فهمـیدیم کـه پیر زنـه شبانـه چندتا قابلمـه اب جوش درست کرده بود و رفته بوده از بالای پشت بومش و ریخته بود رو شاهکار هنری ما و اونو با خاک یکسان کرده بوده ..فرداش به منظور انتقام مـیخواستیم یـه ادم برفی بزرگتر همونجا درست کنیم کـه فهمـیدیم بنده خدا از هیبت ادم برفی ما ترسیده بوده و احتمال داره این دفعه بخاطر نابودیش اب جوش بیشتری لازم باشـه و این دفعه یـه وقت بلایی سر اون پیرزن تنـها
بیـاد و کار دست خودش بده واخرش گناهش دامن مارو بگیره بهمـین خاطر رفتیم و یـه جای دیگه بـه ساخت اثر هنری مشغول شدیم بعدها اون ادم برفی رو هم با بیل قلعو قمعش د یـادش بخیر اگه مردم اون زمان مـیدونستند یـه روزی حتما خواب برف و ادم برفی رو ببینند و بارش برف براشون جزو ارزوهاشون بشـه فکر کنم تیکه های ادم برفیـهارو مـیبردند تو جا یخی یخچالشون نگه داری مـید…


درباره برف و ادم برفی سوژه ها و مطالب زیـادی درون دنیـای مجازی وجود داره از جمله اشعار چه درون قالب طنز و رمانتیک و تلخ و چه دست نوشته ها خاطرات زیبا و عکسها و فیلمـهای اماتور ..اما به منظور تحریک حس نوستالژی و یـاداوری خاطرات قدیمـی مخصوصا به منظور اونـهایی کـه بیشتر یـادشون مـیاد هیچ چیزی خاطره انگیز تر از کارتون ۱۳ ادم برفی کوچولو نیست کـه فضای حسی کـه در این انیمـیشن اروپای شرقی بود بـه همراه صداها و اهنگش و البته زمان پخشش درون اواخر دهه ۶۰ و اوایل ۷۰ درون روزهایی کـه هوا هم سرد و برفی بود بعد از این همـه سال حس مبهم و عجیبی رو به منظور ما بهمراه مـیاره..من همـیشـه با دیدن این کارتون مـیرفتم بـه سرزمـینـهای دور ..به قول گوینده نازنینش کنعان کیـانی یـه جایی اونطرف تر از قطب..یـادش بخیر
قسمتی ازاین انیمـیشن خاطره انگیز و اهنگهاش بـه همراه نریشن ابتدایی با صدای تکرار نشدنی کنعان کیـانی تقدیم شما..
لینک تصویری
http://www.aparat.com/v/vGakj/%D8%A7%D8%AF%D9%85_%D8%A8%D8%B1%D9%81%DB%8C_%DA%A9%D9%88%DA%86%D9%88%D9%84%D9%88

http://s4.picofile.com/file/8162470692/Opening_Theme.mp3.html

http://s4.picofile.com/file/8162469750/Little_Snowmen.mp3.html

در پایـان این اهنگ از زنده یـاد مازیـار درمورد ادم برفی
♫♫ ای آدمک برفی ای مظهر بی حرفی
تو باغ پ بال و پر من باش
یک گوشـه ی چشمـی داشتی بـه من ای کاش
گلوار تبسم کن شـهزاده ی غمگینم
من کی توی چشم تو برق عشقو مـیبینم

“http://s7.picofile.com/file/8240716476/adam_barfi.mp3.html


“اصطلاحات تجربی و باورهای قدیمـی زمستانی

=====================
اصطلاحات برفی و هواشناسی قدیمـی
در پستهای قبل گفتیم قدیم درون اکثر استانـهایی کـه با سرمای زمستانی مواجه بودند مردم بـه گونـه ای حتما بر مبنای تجربی و بدون ابزار علمـی وضعیت هوارو پیش بینی مـید درون این پست بـه چند باور تجربی و اصطلاح قدیمـی از استانـهای مرکزی ایران اشاره مـیکنیم

سرمای قوس:منظور سرمایی هست که از اذر ماه با شدت زیـاد شروع مـیشده و این ماه جزو زمستان بحساب مـیامده..

برفی کـه ماه قوس بباره
صد روز تمام ماندگاره
گر بار دگر بر اون بباره
آبش دیگه بارون بهاره
که منظور از این شعر برفی هست که درون اواخر پاییز مـیباره و اگر دی ماه هم برف روی اون بباره که تا اخر زمستان اون برف اب نمـیشـه
برف رگ: سردترین دمای ثبت شده در فیروزکوه در زمستان برف پراکنده و گذرا
برف اول بلاست
برف دوم خلاست
برف سوم طلاست
این اصطلاح ها زمانِ خوردن برف و شیره درون زمستان را یـاد آوری مـیکنند، مخصوصاً بـه کودکان کـه مـیخواهند برف و شیره بخورند.
برف پیرزن: برف هایی کـه پراکنده و همراه وزش باد و به صورت دانـه¬های درشت و با حرکتی ملایم بـه زمـین مـی¬ریزند بـه این نام معروف مـی¬شوند. برخی درون این باره مـی¬گویند وقتی نفس زمـین (نفس چهل و پنج) بـه آسمان سرایت کند پیرزنی کـه در آنجاست تمام شدن زمستان را باور مـی¬کند و از خوشحالی پنبه لحاف زمستانی خود را بـه زمـین مـی¬ریزد.

“افسانـه های کهن
سرمای پیرزن (بردالعجوز)
یـا دالو

در قسمتهای قبل خواندیم کـه چطور بعد از اتمام چله بزرگ (کبیر)چله کوچک (صغیر)جای اونو مـیگیره و پس از جنگ چهار چهار حکمرانی اون با سرمای شدید شروع مـیشـه و سپس زمـین و خورشید با هم بـه جنگ اون مـیرند و سرانجام درون اخر بهمن زمان مرگ چله کوچیک و پایـان حکمرانی اون بـه سرزمـینـهای یخ زده فرا مـیرسه و یکی دیگه از فرزندان ننـه سرما هم مـیمـیره که تا غلبه سرما بر گرما کمتر بشـه..نقل هست چله کوچک بخاطر تلاش و کوشش بیش از حد و مبارزه سخت تر با عوامل قدرتمند گرما بخش درون زمـین عمر کوتاهتری مـیکنـه و سرانجام درون اخر بهمن ماه و پس از ۲۰ روز حکمرانی توام با برف و سرمای کشنده زمان مرگش فرا مـیرسه و پس از اون روایتهای زیـادی بـه تعداد اقوام ایرانی و حتی ایران قدیم مثل تاجیکها و کشورهای همسایـه ایران کـه جزو فرهنگ این سرزمـین بودند نقل شده کـه توصیـه مـیکنم حتما بخونید
در مورد اسفند ماه روایتها و افسانـه ها بیشماره بطوریکه مانند چله بزرگ وچله کوچک روایتها همـه گیر و مشابه هم نیست و هر قومـی روایتی با گویش وسلیقه خود درون این باره دارد…یکی از این روایتهای قدیمـی کـه نـه تنـها درون ایران بلکه که تا کشورهای عربی و حوزه مدیترانـه رواج داشته و دارد سرمای برد العجوز هست که بـه همون سرمای پیر زن معروفه و حتی درون متون ادب فارسی و کتابهای شاعران بزرگ ما مثل اشعار نظامـی گنجوی ،مولوی و سعدی بـه ان مستقیما اشاره شده اصطلاح بردالعجوز درون برخی متون ادبی فارسی به منظور وصف سرمای سخت بـه کار رفته است
و درون فرهنگ عامـه ، این اصطلاح تقریباً همـیشـه بـه افسانـه ای اشاره مـیکند کـه پیرزنی نقش اصلی آن را دارد. که  بـه سه که تا از اونـها اشاره مـیکنم
افسانـه اول
به نوشته منابع عربی، پیرزنی پیشگو قوم خود را از وقوع سرمایی شدید درون پایـان زمستان ، کـه موجب هلاک ان مـیشد، آگاه کرد اما آنان، بی اعتنا، بـه پشم چینی پرداختند و با سرد شدن هوا، ان هلاک شدند، از این رو این ایـام را بردالعجوز مـیخوانند.
افسانـه دوم
به روایتی دیگر، پسران پیرزن بیوه ای کـه قصد ازدواج داشت، بـه شرطی بـه این امر راضی مـیشدند کـه او هشت شب را بیرون از خانـه سپری کند، و چون پیرزن درون شب هفتم درگذشت، این روزهای سرد را بـه او نسبت مـیدهند
افسانـه سوم
همچنین مـیگویند کـه مـیش پیرزنی باردار نشده بود ـ و چون مـیشـها معمولاً درون سرما باردار مـیشوند ـ نزد پیـامبر صلّیـاللّهعلیـهوآلهوسلّم رفت، و به دعای آن حضرت، سرمای رفته بازگشت و مـیش او آبستن شد، ازاینرو این سرما را بردالعجوز مـینامند.
ادامـه داستان درون پست بعد…

خاطره برفی

—————————

————————-
برف ۹ دی ماه ۱۳۶۶
در این پست بـه چند سال عقب تر مـیریم و از خاطرات کمـی دورتر یعنی دهه ۶۰ براتون تعریف مـیکنم دهه ای کـه برفهاش برام یـه حس خاصی داشت و کلا همـه خاطراتش برام یـه جور دیگه هست نـه بخاطر اینکه خیلی خوش مـیگذشت برعسالهایی پر از دلهره و ترس هم داشت کـه امـیدوارم هیچ وقت دیگه تکرار نشـه ولی خاطرات دوران بچگی بخاطر مبهم بودن و دور بودن درون ذهن انسان یـه جورایی رویـایی تر و شیرین تر هستند..کودکی زمان لمس اولین فیووریتها به منظور ما بود کـه یکی از همون علاقه مندیـها برف بود
من از سال ۶۲  بارش برفها تقریبا برام خوشایند بود و هر چه مـیگذشت این خوشایندی جاشو بـه یـه علاقه عجیب همراه با انتظار به منظور دیدن هر چه بیشتر این پدیده مـیداد .بطوریکه وقتی زمستونا مـیخواستیم بریم زنجان حس مـیکردم داریم مـیریم بـه معدن برف و سرما و واقعا هم همـینجوری بود..اما بریم سراغ دی ماه سال ۶۶ زمانی کـه کلاس دوم ابتدایی بودم و هنوز ایستگاه هواشناسی خونگی خودمو تاسیس نکرده بودم بالطبع مثل دهه ۷۰ تجربه پیش یـابی و پیش بینی هم نداشتم و فقط شبها با دیدن برف یـا استشمام بوی برف و هوای ابری و سرد بـه امـید بارش برف و دیدن اون مـیخوابیدم
۸ دی ۱۳۶۶ یکی از همـین روزها بود کـه شب سردی داشت و هوا هم حسابی بـه هم پیچیده بود قبلش فرصت رصد نداشتم و برف از اواخر شب شروع بـه بارش کرد برفی ملایم و ریز کـه کنان و ارام ارام حیـاطو سپید کرد اون سال هنوز جنگ تموم نشده بود و برادر بزرگم کـه دانشگاه قبول نشده بود حتما سال بعدش مـیرفت سربازی ..موشک باران شـهرها بخصوص تهران از ۱۰ اسفند اون سال شروع شد و با اینکه جنگ بود ولی هنوز مردم تهران ارامش خاصی داشتند و ما نمـیدونستیم ۲ ماه دیگه قراره چه اتفاقی بیفته و مدارس تهران که تا بعد از عید تعطیل بشـه..برادر دومم هم سال چهارم دبیرستان بود و حسابی درس مـیخوند که تا در رشته مورد علاقه اش توی دانشگاه قبول بشـه.. صبحها همونطور کـه قبلا گفتم ما با صدای رادیویی کـه بابام روشن مـیکرد از خواب بیدار مـیشدیم یـادش بخیرساعت ۶ صبح برنامـه تقویم تاریخ با اون اهنگ ماندگار پینک فلوید و بعدش برنامـه ای کـه دقیقا اسمش درون خاطرم نیست شاید نوجوانان بود کـه مخصوص بچه مدرسه ایـها بود وساعت ۷ هم برنامـه تاریخی سلام صبح بخیر با اجرای اتش افروز و محمود شـهریـاری .اون موقع حتی کانالهای رادیو هم دو سه که تا بیشتر نبود و تلویزیون هم کـه تا عصر تعطیل بود و اکثر مردم صبحها همون موج رادیو ایرانو گوش مـی .از قضا اون روز من بودم کـه رادیو رو روشن کردم و همـه رو از خواب بیدار .هنوز افتاب درنیومده بود و هوا کاملا تاریک بود ولی از شوق دیدن برف ساعت ۶ بیدار شدم و دیدم بعله حیـاط و دیوارا حدود ۲۰ سانتیمتر برف نشسته و وقتی لامپ زرد رنگ حیـاطو روشن کردم تازه متوجه شدم کـه هنوز  برف داره مـیباره اروم و مورب …چه صحنـه فراموش نشدنیـه بارش برف زیر نور لامپ قبل از سپیده دم …خلاصه برنامـه تقویم تاریخ تموم شد و برنامـه کودکش شروع شد و مجری اون کـه نمـیدونم کی بود شاید خانم مریم نشیبا بهمراه یـه جوان با صدایی خوشحال و پر احساس برنامـه رو شروع کرد ند و در ۵ دقیقه پایـانی اون جوان کـه احتمال مـیدم بخاطر صدای خاصش خانم شیده معاونی بود خاطره ای رو تعریف کرد کـه بعدها هر روز درون دهه ۶۰ کـه برف مـیومد اونو تکرار مـیکرد ..خاطره اش درباره کی دبیرستانی بود کـه توی یـه روز برفی با اینکه مدرسه اش دیر شده بود ولی بـه پیر زنی ناتوان کمک مـیکنـه و بعد با عجله و هراسان از اینکه تنبیـه نشـه بـه سمت مدرسه روانـه مـیشـه و حتی زمـین مـیخوره ولی وقتی بـه مدرسه مـیرسه مـیبینـه روی درون مدرسه نوشتند بعلت بارش برف امروز مدارس تعطیل هست و ک خدارو شکر مـیکنـه و اون خاطره هنوز توی ذهن من جا مونده. حس عجیب و دوست داشتنی و غیر قابل وصفی کـه اون موقع صبح داخل اتاق کنار علاالدین و چراغ والور زیر نور لامپ و نـه خورشید و گوش بـه صدای اون گوینده رادیو کـه اون قصه رو با سادگی عجیبی تعریف مـیکرد  قابل نوشتن و انتقال توصیفی نیست…در اخر هم اعلام د کـه اموزش و پرورش شـهر تهران تمامـی مدارس این شـهر را بخاطر بارش برف تعطیل اعلام کرد..بعدش هم جناب شـهریـاری کـه گزارشگر برنامـه سلام صبح بخیر بود با رفتن بـه سطح شـهر با مصاحبه از مردم از مشکلات بارش برف و تفریحاتش گزارش تهیـه مـیکرد مطمئنا اون دو برنامـه رادیویی مخصوصا سلام صبح بخیر بـه صدها برنامـه تلویزیونی این روزها مـی ارزید والان بعد از سالها جزئی لاینفک از خاطرات زمستانی و برفی درون ذهن مارو تشکیل مـیده …

خلاصه بعد از دو ساعت گوش بـه رادیو و خوردن صبحانـه طبق معمول رفتیم به منظور پارو پشت بام ساعت حدودای ۸ بود و هوا هنوز باز نشده بود ولی برف کاملا قطع شده بود ولی این اولین باری بود کـه من هم درون پاروی برف پشت بام مشارکت مـیکردم اخه سال ۶۵ برفی درون تهران بـه اون صورت نبارید کـه احتیـاج بـه پارو مـیداشت و سالهای قبلش هم کـه من عددی نبودم کـه بتونم پارو کنم …وقتی رفتیم پشت بوم اولین کار این بود کـه با خط کش مدرسه فرو کنم توی عمـیق ترین قسمت برف کـه معمولا جلوی پشت بام بود ..چیزی حدود ۱۸ سانت درون ضمن طنابهای رخت همـه بشکل یـه کابل ضخیم سفید رنگ دراومده بودن و این برام خیلی جالب بود کـه برف زیر طناب چطوری باریده؟؟!! بعدها فهمـیدم برف خاصیت چسبناکی و الاستیسیته هم داره… اون روز من یـه مقدار شیره هم بردم پشت بوم و ریختم روی برفای روی نرده و بعدم خوردم خلاصه بعد از یک ساعت برفارو ریختیم توی حیـاط و بعدشم ادم برفی ساختن توی حیـاط و ادامـه ماجراهای برفی.. اون اخرین سالی بود کـه با بابام وبرادرام چهار نفری پشت بومو پارو کردیم.. برف اون روز زیـاد سرد نبود و در عرض چند روز اب شد البته بعدش بازم برف اومد ولی اکثر برفها سبک بود و زیـاد یخ نمـیزد.اون سال بخاطر بمباران هواپیماها برقهارو قطع مـید و منظره سفیدی برفها زیر نور شبهایی کـه مـهتاب روی اونـها مـیتابید بـه مثابه غولهای سفیدی بودن کـه ارام و یخ زده توی کوچه بعد کوچه ها خوابیده بودند یـادم باشـه درون پست بعد درون مورد رخدادهای زمستونی دهه شصت همزمان با وقوع سرما و برف هم یـه کم بنویسم.در این پست مجالی به منظور این مطالب نیست
در اخر بـه دو اهنگ بسیـار خاطره انگیز از همون برنامـه صبحگاهی کودک رادیو و سلام صبح بخیر گوش کنید کـه اولی پائولا و دومـی از گروه کاسکوست کـه برای قدیمـی ترها درون ایران مطمئنا پر از خاطره..

http://s5.picofile.com/file/8125100142/Cusco_Catalina_www_vmusic_ir_.mp3.html

http://s5.picofile.com/file/8125098976/Cusco_Andes.mp3.html

http://s2.picofile.com/file/7978287311/Mikis_Theodorakis_Paola_11099_www_vmusic_ir_.mp3.html

منبع:سایت wikipedia

سایت:chbmet.ir

سایت:anthropology.ir

http://yadehezariha.blogfa.com

۲۲ نفر این پست را پسندیدند.




[بررسی زمستانـهای قدیم تهران و مروری بر خاطرات برفی 5 | مرکز ... سردترین دمای ثبت شده در فیروزکوه در زمستان]

نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Tue, 05 Jun 2018 09:38:00 +0000